احمد ابراهیمی هرستانی
مقدمه:
بهروری انسان ها در زمان غیبت امام زمان (علیه السلام ) به گونه ای است که منتظران واقعی را به
ارزشی میرساند که امام صادق (علیه السلام ) فرمودند: مانند کسی هستند که به همراه حجت در
خیمه آن حضرت آماده به خدمت باشند ،آنگاه حضرت صادق (علیه السلام) پس از تأملی سربلند
کردند وفرمودند :او مانند کسی هست که به همراه رسول الله (صلی الله وعلیه وآله )بوده است .
آماده بودن برای انتظار وسعت درونی وسعه صدر می خواهد که به هر کسی تعلق نمی گیرد و
اگر انتظار با وسعت درونی همراه بود ،انسان را به سمتی سوق می دهدکه به عالم معنا نظاره گر
شود نه آنکه در دید زمینی بماند .این وسعت درونی با آدابی همراه است که با رعایت آنها می توان
به اوج انتظار رسید از قبیل :توجه ،عهد ،انس وتوسل که با وجود این آداب انسان منتظر در دوران
غیبت می تواند وضعیت بهتر را رقم بزند واز بزرگترین تکلیف حساس این زمان یعنی حفظ مرزهای
عقیدتی و دین مبین اسلام سر بلند بیرون آید .
ادب انتظار:
کسی که تولد فرزندی عزیز ویا مهمانی محبوب دارد ،بی تفاوت ،بی خیال ،بی توجه و بی مسولیت
نیست ،انتظار در حالت و در عمل تاثیر گذار است ومنتظر آدابی را دنبال میکند ؛
۱- توجه ۲- عهد ۳-انس ۴-توسل .
توجه:وجاهت یافتن است و آنچه باعث می شود به دلدار روی بیاوریم ،تجربه جمال، جلال و کمال و
تجربه محبت و عنایت اوست.سپس مقایسه دلدارها با هم و مقایسه دلدار با خویش ،زمینهای
برای انتخاب و ترتیب اهمیت ها می شود .توجه به امام زمان (علیه السلام)که در دعای توسل
می خوانیم ؛«انا توجهنا واستشفعنا بک الی الله» از آنجا شکل می گیرد که ما محبوبهای دیگر و
رهبران دیگر را تجربه می کنیم وبه ضعف ها ومحدودیتها ویا پستی ها وزشتی های آن راه می یابیم
و از آنجا که می بینیم دیگران مارا برای خویش می خواهند توجه به امام زمان (علیه السلام )مرحله
رشد و توسعه درونی ما قرار خواهد گرفت .کسی که سر در لاک تعلقه و بتها ،دارد نمی تواند به
مهدی (علیه السلام) روی بیاورد .ونمی تواند همراه حجت بیاید و دوام نمی آورد ،از میان راه بریده
وبه خاطرتعلقها می ماند.همراهی حجت خدا ،همراهی در اهداف را می خواهد و آن کسی که
به هدفهایی کوتاه تر از ولی، دل بسته است ،ناچار از ولی جدا می شود .برای کسی که دنیا
برایش وسعت است
در کنار مهدی (ع)جایی نیست .برای کسی که وجاهت و آبرو را در حوزه خانواده و فامیل و شهر و
مملکت و یا تمام زمین می خواهدوسیله وجاهت او، می تواند دنیا خواهی های متفاوت باشد
اما برای کسی که از حوزه زمین فراتر می رود وعظمت آسمانها ووجاهت عند الله ،ودر حضور حق را
خواستار می شود .آری ،انتظار یعنی توجه پیدا کردن به امام علیه السلام که انسان را
وسعت درونی وسعه صدر می دهد وبجایی می کشاند که معیت وهمراهی با اورا رقم می زند و
ازبسیاری از تیرها ونیزه ها ی وجاهت دنیایی محفوظ می ماند .
عهد
با جهت گیری وانتخاب ،به ارزش ووجاهت رسیده وبا همین جهت گیری بیعت می نماییم «وابذل
مالی واهلی ونفسی وجمیع ما خولنی ربی بین یدیک وهذا عهدی الیک ومیثاقی الیک اذ انت نظام
الدین ویعسوب المتقین آنچه دارید نزد ولی می گذارید ،چون انچه نزد شما بماند رفتنی و ضایع
شدنی است که«ما عندکم ینفد وماعندالله باق »در هر حال پیمان بر ساختن وسوخنتن و جان باختن
و هستی به پای دوست انداختن ،پیمان کسانی است که پناهی جز امام زمان (علیه السلام)
نمی بینند و جز قلعه توحید وولایت پایگاهی ندارند .آنهایی که از ولی تمنایی دارند در واقع ولی را
نردبان خواسته و واسطه هوسهایشان نموده اند ،که سوختگان عشق می خواندند ؛مارا از تو به
جز تو تمنایی نیست …پس در مکتب انتظار عامل «عهد »انسان را سوق به مرحله جان فشانی
وسوختن در برابر دوست می کشاند تا جایی که با سوختن همه اطراف خود را روشن می سازد
وتعداد فراوانی از این نوربهره مند می گردند .
...