نظر علماي شيعه در اثبات رجعت

 مرحوم علامه مجلسي رحمه اللَّه مي فرمايد:

اكثر علماي اماميه دعواي اجماع بر حقيقت رجعت كرده اند مانند:

محمد بن بابويه در رساله اعتقادات - شيخ مفيد وسيد مرتضي و شيخ طبرسي و سيد بن طاووس

وغير ايشان از اكابر علماي اماميه ... .

و نيز مي فرمايد:

«اگر احاديث رجعت متواتر نباشد در هيچ موردي نمي توان ادّعاي تواتر نمود».

( - بحار: ج 53، ص 123. )

و همچنين مي فرمايد:

چگونه ممكن است شخص با ايماني كه حقّانيت اهلبيت ( عليهم السلام ) : را باور كرده در مورد

رجعت ترديد كند، در صورتي كه نزديك به 200 حديث صريح از امامان اهل بيت ( عليهم السلام ):

به طور متواتر به دست ما رسيده و بيش از چهل تن از بزرگان شيعه از قبيل شيخ طوسي،

شيخ مفيد، سيّد مرتضي علم الهدي ، شيخ صدوق و كليني وامثال آنها در آثار پرارج خود گرد

 آورده اند.

سپس مي فرمايد: من تصوّر مي كنم كه هر كس در مورد رجعت ترديد كند، او در مورد امامان

اهلبيت شكّ دارد، چون آن را نمي تواند در ميان شيعيان ابراز كند، براي تخريب آئين مقدّس و

براي گول زدن افراد ضعيف الايمان چنين اظهار مي كند كه اهلبيت را قبول دارد و رجعت را قبول

 ندارد.

( - بحارالانوار: ج 53، ص 122 و 123. )

مرحوم شيخ حرّ عاملي ؛ صاحب كتاب شريف «وسائل الشيعه» مي فرمايد:

«احاديث رجعت متواتر است و هرگز قابل تأويل نيست.

( - الايقاظ: ص 120 . )

و نيز مي فرمايد: ثبوت رجعت از ضروريّات مذهب شيعه است».

( - الايقاظ: ص 60 . )

«احاديث باب رجعت انصافاً از حدّ تواتر بيشتر است، اگر كسي تواتر اجمالي آن را هم نپذيرد از مقام

علم و عقل دور است».

( - بيان الفرقان: ج 5، ص 275. )

امين الاسلام طبرسي مي فرمايد:

«همه شيعيان اماميه در مورد رجعت اجماع كرده اند و اخبار آن را تأييد مي كند و لذا هرگز جاي تأويل

نيست».

( - مجمع البيان: ج 7، ص 235. )

شيخ مفيد نيز عقيده به رجعت را مورد اتّفاق همه شيعيان دانسته است.

( - انديشه هاي كلامي شيخ مفيد: ص 355 . )

شيخ ابن بابويه در كتاب من لا يحضره الفقيه روايت كرده است از حضرت امام صادق (عليه السلام)

كه فرمود:


(ليس منّا من لم يؤمن بكرّتنا و لم يستحل متعتنا)

از ما نيست كسي كه ايمان به بازگشت

ما نداشته باشد، و متعه را حلال نداند

من لايحضره الفقيه: ج 3، ص 458

داستان تولد امام زمان(عج)

شرایط زمان تولد امام زمان (ع) شرایط عادی نبود، زیرا طبق روایات منقول از پیامبر اسلام ( ص)

مهدی آل محمد (ع)آن که ستمگران را نابود و زمین را پر از عدل و داد می کند - فرزند امام حسن

عسکری(ع) است . از این رو دستگاه خلافت عباسی امام حسن عسکری (ع) را در شهر سامرا

تحت نظر داشت، و منتظر بود تا اگر فرزندی از ایشان به دنیا آید، او را بکشد، همان گونه که فرعون،

در کمین بود تا اگر حضرت موسی (ع) به دنیا آید ، او را به قتل برساند. در این شرایط خفقان و غیر

عادی ، حضرت مهدی (ع) مخفیانه به دنیا آمدند جریان تولد حضرت را حکیمه خاتون ، دختر امام

جواد (ع) و عمه ی امام حسن عسکری (ع) این گونه باز گو کرده است :

« ابو محمد امام حسن عسکری (ع) شخصی را دنبال من فرستاد که امشب - شب نیمه ی

شعبان - برای افطار نزد ما بیا، زیرا خداوند امشب حجتش را آشکار می کند . پرسیدم این مولود

از چه کسی است؟ حضرت فرمود : از نرجس خاتون عرض کردم : من در نرجس خاتون آثار بارداری

نمی بینم حضرت فرمود: موضوع همین است که گفتم .من در حالی که نشسته بودم، نرجس آمد

و کفش مرا از پایم بیرون آورد و فرمود:بانوی من حالتان چطور است؟ گفتم : توبانوی من و خانواده ام

هستی . او از سخن من تعجب کرد و ناراحت شد و فرمود: این چه سخنی است؟ گفتم : خداوند در

این شب به تو فرزندی عطا می کند که سرور و آقای دنیا و آخرت خواهد شد. نرجس خاتون از این

سخن من خجالت کشید .بعد از افطار و نماز عشا به بستر رفتم. چون پاسی از نیمه ی شب

گذشت، برخاستم و نماز شب را به جا آوردم، بعد از تعقیب نماز به خواب رفتم و دوباره بیدار شدم.

در این هنگام ، نرجس نیز بیدار شد و نماز شب را به جای آورد. سپس از اتاق بیرون رفتم، تا از

طلوع فجر باخبر شوم؛ دیدم فجر اول طلوع کرده و نرجس در خواب است ...

ادامه نوشته

زندگي نامه حضرت مهدي(ع)

 

ولادت

ولادت حضرت مهدي صاحب الزمان ( ع ) در شب جمعه ، نيمه شعبان سال 255يا 256هجري بود

پس از اينكه دو قرن و اندي از هجرت پيامبر ( ص ) گذشت ، و امامت به امام دهم حضرت هادي ( ع )

و امام يازدهم حضرت عسكري ( ع ) رسيد ، كم كم در بين فرمانروايان و دستگاه حكومت جبار،نگرانيهايي

پديد آمد . علت آن اخبار و احاديثي بود كه در آنها نقل شده بود : از امام حسن عسكري ( ع )فرزندي

تولد خواهد يافت كه تخت و كاخ جباران و ستمگران را واژگون خواهد كرد و عدل و داد را جانشين ظلم و

ستم ستمگران خواهد نمود . در احاديثي كه بخصوص از پيغمبر ( ص ) رسيده بود ، اين مطلب زياد گفته

 شده و به گوش زمامداران رسيده بود در اين زمان يعني هنگام تولد حضرت مهدي ( ع ) ، معتصم

عباسي ، هشتمين خليفه عباسي ، كه حكومتش از سال 218هجري آغاز شد ، سامرا ، شهر نوساخته

را مركز حكومت عباسي قرار داد اين انديشه - كه ظهور مصلحي پايه هاي حكومت ستمكاران را متزلزل

مي نمايد و بايد از تولد نوزادان جلوگيري كرد ، و حتي مادران بي گناه را كشت ، و يا قابله هايي را

پنهاني به خانه ها فرستاد تا از زنان باردار خبر دهند،در تاريخ نظايري دارد . در زمان حضرت ابراهيم ( ع )

نمرود چنين كرد . در زمان حضرت موسي ( ع ) فرعون نيز به همين روش عمل نمود . ولي خدا نخواست.

 همواره ستمگران مي خواهند مشعل حق را خاموش كنند ، غافل از آنكه ، خداوند نور خود را تمام و

كامل مي كند ، اگر چه كافران و ستمگران نخواهند در مورد نوزاد مبارك قدم حضرت امام حسن عسكري

( ع ) نيز داستان تاريخ به گونه اي شگفت انگيز و معجزه آسا تكرار شد امام دهم بيست سال - در شهر

سامرا - تحت نظر و مراقبت بود ، و سپس امام يازدهم ( ع ) نيز در آنجا زير نظر و نگهباني حكومت به سر

مي برد به هنگامي كه ولادت ، اين اختر تابناك ، حضرت مهدي ( ع ) ، نزديك گشت ، و خطر او در نظر

جباران قوت گرفت ، در صدد بر آمدند تا از پديد آمدن اين نوزاد جلوگيري كنند ، و اگر پديد آمد و بدين جهان

 پاي نهاد ، او را از ميان بردارند بدين علت بود كه چگونگي احوال مهدي ، دوران حمل و سپس تولد او ،

همه و همه ، از مردم نهان داشته مي شد ، جز چند تن معدود از نزديكان ، يا شاگردان و اصحاب خاص

امام حسن عسكري ( ع ) كسي او را نمي ديد . آنان نيز مهدي را گاه بگاه مي ديدند ، نه هميشه و به

صورت عادي. ادامه دارد...

ادامه نوشته