۱- دوري از فتنهها و شبهههاي كفرآميز
خداوند ميفرمايد:
«وَقَدْ نَزَّلَ عَلَيْكُمْ فِي الْكِتَابِ أَنْ إِذَا سَمِعْتُمْ آيَاتِ اللّهِ يُكَفَرُ بِهَا وَيُسْتَهْزَأُ بِهَا فَلاَ تَقْعُدُواْ مَعَهُمْ
حَتَّى يَخُوضُواْ فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ إِنَّكُمْ إِذًا مِّثْلُهُمْ إِنَّ اللّهَ جَامِعُ الْمُنَافِقِينَ وَالْكَافِرِينَ فِي جَهَنَّمَ
جَمِيعًا؛»
و خداوند [اين حكم را] در قرآن بر شما نازل كرده است كه هرگاه بشنويد افرادي آيات خدا را انكار و استهزا
ميكنند، با آنها ننشينيد تا به سخن ديگري بپردازد؛ وگرنه شما هم مثل آنان خواهيد بود. خداوند،
منافقان و كافران را يكجا در دوزخ جمع ميكند.
اين آيه ميفرمايد: شما چطور ميخواهيد با دشمنان خدا رابطه برقرار كنيد با اين كه خداوند در قرآن آورده
است كه اگر ديديد يا شنيديد كساني به آيات الاهي اهانت ميكنند و امور مقدس ديني را به مسخره
ميگيرند، تا وقتي كه مشغول استهزاي معارف ديني هستند، شما حق نداريد در مجالسشان بنشينيد
و به سخن آنها گوش كنيد.
اگر سخنراني در جلسهاي، معارف اسلامي را استهزا ميكند، فرد مسلمان حق ندارد در آنجا بنشيند؛
زيرا اگر در چنين مجلسي شركت كرديد و به سخن آنها گوش داديد، شما نيز مانند آنها خواهيد بود؛
يعني شما نيز ايمانتان را از دست ميدهيد. اين كه اهانت بشنويد و سكوت كنيد، به معناي تأييد اهانت
است. بعد ميفرمايد: منافقاني كه با كافران ارتباط برقرار ميكنند و در مقابل اهانتهاي آنان به دين
سكوت ميكنند، مثل آنها كافر خواهند بود. و خداوند منافقان و كافران را يكجا در جهنم گرد خواهد آورد.
آيا ميدانيد نقطه آغاز نفاق و كفر كجا است؟! نقطه آغاز كفر، شنيدن سخن كفرآميز است. اين كه
دنيا اصرار دارد سخنان كفرآميز شايع شود، براي اين است كه اگر حرفي دهها بار گفته شد؛ در روزنامهها
نوشته، و در فيلمها نمايش داده شد، كم كم قبح آن ميريزد و عادي ميشود. آن وقت شما تعجب
ميكنيد كه شخصي در يكي از پستهاي حساس كشور بگويد: ما به آن ديني كه آزادي را تضمين نكند،
مرتديم.
آزادي را نيز اين گونه تفسير كردهاند كه مردم آزاد باشند تا هرگاه خواستند نظامي اسلامي را براندازند،
هيچ تنشي در جامعه ايجاد نشود. اگر اسلام اين آزادي را تأمين كند، قبولش داريم وگرنه به چنين ديني
مرتديم! معناي اين سخن اين است كه اگر اسلام اجازه دهد ريشه خودش را بكنند، به آن ايمان داريم؛
اما اسلامي را كه در آن بگويند: شما حق نداريد نظام اسلامي را براندازيد، و احكام اسلامي را تعطيل
كنيد، قبول نداريم و به آن مرتديم؛ چون چنين ديني، آزادي را تأمين نميكند.
كساني در لباس روحاني گفتهاند: حكم قطع دست سارق، حكمي بازدارنده است و اگر بتوانيد از راه
ديگري جلو دزد را بگيريد، ديگر نبايد دست دزد را ببريد. اين حرف يعني خط قرمز روي احكام ضرور و نص
قرآن، فاصله بين كفر و ايمان چه ناچيز است: يصبح الرجل مؤمناً و يمسي كافرا.
ادامه دارد...